معنی فقش | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

فاش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

barely, open

فاش سازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

disclosure, divulgence

فاش شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

transpire

فاش کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

disclose, impart, reveal, show, unbosom

فاش گفتن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

profess

جست‌وجوی غلط تایپی

tra

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ترا

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

tra-la

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ترا-لا

travelog

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مسافرت

transportative

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حمل و نقل

traffic light

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چراغ راهنمایی و رانندگی

transmigratively

دیکشنری انگلیسی به فارسی

transmigratively

جست‌وجوی متن

reshorten

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاش کردن

fascet

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاش نشده

unfasciated

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاش نشده

fasc

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاش

fasola

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاشا