whineدیکشنری انگلیسی به فارسیناله کردن، ناله، فغان، ناله و شکایت کردن، نالیدن، با صدا حرکت کردن، با ناله گفتن
whinesدیکشنری انگلیسی به فارسینهنگ ها، ناله، فغان، ناله و شکایت کردن، ناله کردن، نالیدن، با صدا حرکت کردن، با ناله گفتن
shoutدیکشنری انگلیسی به فارسیفریاد، داد، جیغ، فغان، فریاد زدن، جیغ زدن، داد زدن، فریاد کردن، مصوت کردن، خروش برآوردن، خروشیدن
shoutsدیکشنری انگلیسی به فارسیفریاد می زند، فریاد، داد، جیغ، فغان، فریاد زدن، جیغ زدن، داد زدن، فریاد کردن، مصوت کردن، خروش برآوردن، خروشیدن
phantasmدیکشنری انگلیسی به فارسیفانتزی، روح، تصویر ذهنی، حاصل خیال و وهم، تصور خام، شبح، ظاهر فریبنده