218 مدخل
stateless
a-, destitute, devoid, less _, sans, un-, void, wanting
neuter
unfeeling
powerless
خاموش، خاموش کردن یاشدن
نوبت بیان
نوبت عبارت
نوبت قرن
به نوبه خود از حوادث
تبدیل شدن، محل چرخش، نقطه تحول، نقطه انحراف
فاقد زمین
فاقد نفوذ
فاقد، نداشتن، ناقص بودن، فاقد بودن، کم داشتن
فاقد، بی شکل، بی ریخت
فاقد آزادی بیان