63 مدخل
excrement, dropping, feces
distinction, erudition, scholarship
art
wise guy
pedant
pedantry
tagilite
flyspeck، ذره، فضله مگس، چیز جزئی و بی اهمیت، دارای لکه مگس کردن
میدون، توده، توده فضله، توده کثافت، تپه کوچک
flyspecks، ذره، فضله مگس، چیز جزئی و بی اهمیت
midden، توده، توده فضله، توده کثافت، تپه کوچک
دفع ادرار، مدفوع، زوائد، فضله، نجاست، سگاله، عن، پس مانده