248 مدخل
bloodletting
دوقلو، جفت، توام، زوج، جوزا، هم شکمان، دوتا، توام کردن، جفت کردن، همزاد
دو نفره
برج دوقلو
آبشار دوقلو
هواپیما دوقلو
تخت دو نفره
لخته شدن، فصد، باز کردن ورید، خون گیری
خونریزی، فصاد
فلبوتومی ها، حجامت، فصد، خون گیری، رگ زنی
خونریزی، حجامت، خون گیری، فصد
خونریزی ها، کسی که خونش میرود، مبتلا به خون روش، فصاد