128 مدخل
evolve
catastrophe
catastrophic
progression
humble, meek, modest, reverent, reverential, unassuming
unbraces، فروهشتن، گشودن، رها یا ازاد کردن، شل کردن، تضعیف کردن
بدون شک، فروهشتن، گشودن، رها یا ازاد کردن، شل کردن، تضعیف کردن
بدون محدودیت، فروهشتن، گشودن، رها یا ازاد کردن، شل کردن، تضعیف کردن
تزیین کردن، با پارچه مزین کردن، فروهشتن، با پارچه پوشانیدن
پرده، با پارچه مزین کردن، فروهشتن، با پارچه پوشانیدن