descendدیکشنری انگلیسی به فارسیفرود آمدن، سرازیر شدن، پایین امدن، فرود امدن، نزول کردن، پیاده شدن، پایین رفتن، فروکش کردن
descendsدیکشنری انگلیسی به فارسیفرود می آید، سرازیر شدن، پایین امدن، فرود امدن، نزول کردن، پیاده شدن، پایین رفتن، فروکش کردن
descendedدیکشنری انگلیسی به فارسیفرود آمد، سرازیر شدن، پایین امدن، فرود امدن، نزول کردن، پیاده شدن، پایین رفتن، فروکش کردن