معنی فرش کردن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی دقیق

فرش کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

carpet, pave

جست‌وجوی مشابه

فرش کردن با آسفالت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

surface

با آجر فرش کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

brick

فاش کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

disclose, impart, reveal, show, unbosom

فرض کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

assume, hypothesize, posit, presume, say, suppose, understand

فرض کردن از پیش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

presuppose

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

tra

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ترا

tea-scented

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عطر چای

TV dinner

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شام تلویزیون

tea tortrix

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تورتریکس چای

tea ball

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توپ چای

جست‌وجوی متن

carpetmaking

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فرش کردن

rugs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فرش، قالیچه، فرش کردن

rug

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فرش، قالیچه، فرش کردن

macadamized

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خرابکاری، سنگ فرش کردن

parqueted

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پارک شده، با چوب فرش کردن