26 فرهنگ
11 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه
فرزندانه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
filial
ملاقات فرزندان در مورد زن و شوهر طلاق گرفته
دیکشنری فارسی به انگلیسی
visitation
حق دیدار از فرزندان برای والدین طلاق گرفته
دیکشنری فارسی به انگلیسی
visitation
بی سرپرست گذاشتن همسر و فرزندان (حقوق)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
desertion
جستوجوی متن
descendents
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرزندان، زادگان
offsprings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرزندان، اولاد
ferrels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرزندان
descendants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرزندان، زادگان
children
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرزندان
بیشتر
۲ واژه در متن