7 مدخل
gnawing, erosive, grueling, gruelling, strenuous, wearing
heuristics
فرساینده، فرسایشگر، سایش دهنده
خسته کننده، تنبیه، فرساینده، تنبیه کننده
فرایندها، چیز فرسوده
چتر نجات، چتر باز، فرواینده با چتر نجات