tanدیکشنری انگلیسی به فارسیقهوهای مایل به زرد، مازوی دباغی، پوست مازو، دباغی کردن، برنگ قهوهای و سبزه در آوردن، برنزه، مازویی
processدیکشنری انگلیسی به فارسیروند، فرایند، عمل، سیر، جریان عمل، مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، دوره عمل، فرا گرد، تهیه کردن، پردازش کردن، مراحلی را طی کردن، بانجام رساندن، تمام کرد