fire escapeدیکشنری انگلیسی به فارسیراه فرار هنگام آتش سوزی، پله فرار، پلکان اطمینان، پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
assumptionدیکشنری انگلیسی به فارسیفرض، گمان، پنداشت، انگاشت، اتخاذ، قصد، غرور، تعهد، خود رایی، خود سری، خود بینی
sousesدیکشنری انگلیسی به فارسیسوس، اب نمک، ترشی، اهار فروبری، شستشو، مست کردن، انداختن، بطور کامل پوشاندن، حمله کردن، بسختی افتادن، مست کردن یاشدن، در ترشی فرو بردن، با ترشی مخلوط کردن، در ا