towardدیکشنری انگلیسی به فارسیبه سمت، اینده، نسبت به، بسوی، بطرف، در راه، نزدیک به، در باره، روی، برای
thwartsدیکشنری انگلیسی به فارسیخستگی، کج، خنثی کردن، خنثی نمودن، عقیم گذاردن، بی نتیجه گذاردن، حائل کردن، مخالفت کردن با، در سرتاسر ادامه دادن یا کشیدن