472 مدخل
barely, open
disclosure, divulgence
transpire
disclose, impart, reveal, show, unbosom
profess
چای کیسه ای، پاکت محتوی چای فوری
تابلویی
تاباگری
عصاره
چای، رنگ چای
عطر چای
فرش دستباف
فلش گسترده
فلش یخ زده
فحش دادن، انکار کردن، باسوگند انکار کردن، عهد شکستن