معنی فتی شیسم | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

فای

دیکشنری فارسی به انگلیسی

phi

فتح

دیکشنری فارسی به انگلیسی

conquest, fall, victory

فتح شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fall

فتح کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

conquer, carry, take

فتح مجدد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

recapture

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

td

دیکشنری انگلیسی به فارسی

TD

ThD

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ThD

tid

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تد

Ted Shawn

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تد شان

Ted Williams

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تد ویلیامز

جست‌وجوی متن

herniopuncture

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فتق دیسک

photophosphorescent

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فتو فسفسوسنت

technical

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فنی

conquest

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فتح، پیروزی، تسخیر، غلبه

fortis

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فتیش