فتنه انگیزدیکشنری فارسی به انگلیسیincendiary, inflammatory, mischief, mischief-maker, mischief-making, seditionist, seditious, troublemaker, wicked
riotدیکشنری انگلیسی به فارسیشورش، فتنه، بلوا، غوغا، طغیان، یاغیگری، اشوب، داد و بیداد، عیاشی کردن، شورش کردن، خوش گذرانی کردن