225 مدخل
conspicuous, crying, egregious, flagrant, grievous, gross
barely, open
disclosure, divulgence
transpire
disclose, impart, reveal, show, unbosom
تئا
ThD
تدا
tha
thad
الفیش، مثل جن و پری
فوق العاده، گزاف، مفرط، فاحش
عظیم، شگرف، ترسناک، فاحش، سرشار، عظیم الجثه
افشا، وحی، افشاء، الهام، فاش سازی، اشکار سازی
آیات، وحی، افشاء، الهام، فاش سازی، اشکار سازی