معنی فاحشه | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

فاحشه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

courtesan, harlot, prostitute, strumpet, whore

جست‌وجوی مشابه

فاحشه (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

moll

فاحشه (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tart

فاحشه تلفنی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

call girl

فاحشه خانه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bordello, brothel, fleshpot, massage parlor, whorehouse

فاحشه خانه دار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bawd

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

Tupaia

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توپایا

thais

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تایلندی، اهل کشور تایلند، زبان رسمی تایلند

thairms

دیکشنری انگلیسی به فارسی

thairms

thwaite

دیکشنری انگلیسی به فارسی

thwaite

thwait

دیکشنری انگلیسی به فارسی

امیدوارم

جست‌وجوی متن

fagger

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاحشه

vaagmer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاحشه

hazle

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاحشه

whorishness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاحشه

popedom

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاحشه