dominatesدیکشنری انگلیسی به فارسیغالب است، تسلط داشتن، چیره شدن، حکمفرما بودن، تفوق یافتن، غالب امدن بر
dominantدیکشنری انگلیسی به فارسیغالب، مسلط، برتر، برجسته، حکمفرما، عمده، چیره، نافذ، نمایان، فائق، مشرف، مافوق