غیر عاقلانهدیکشنری فارسی به انگلیسیill-advised, ill-considered, impolitic, inexpedient, infantile, injudicious, irrational, unwise
imparkدیکشنری انگلیسی به فارسیغیر عادلانه، در محوطه نگاه داشتن، در اغل نگاهداشتن، در پارک یا جنگل محصور کردن
unfairerدیکشنری انگلیسی به فارسیناعادلانه، غیر عادلانه، غیر منصفانه، بی انصاف، نامساعد، نا درست، نا هموار