معنی غلج | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

غل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chains, collar, ring

غل زدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sparkle

غل و زنجیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bonds, chains, irons, shackle

غل و زنجیر (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

nippers

غل و زنجیر پا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fetter

جست‌وجوی متن

sheaths

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غلاف، پوش، نیام، جلد، مهبل

cerealism

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غلات و حبوبات

hot cereal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غلات داغ

membrette

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غلاف

cerealist

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غلات