171 مدخل
groan
snarl
gargle
bloat
خراب کردن، گله، لندلند، ناله، غرغر کردن، گله کردن، ژکیدن
خندیدن، غرغر کردن
گریه کرد، غرغر کردن، غرولند کردن، جویده سخن گفتن، من من کردن
رشد کرد، غرغر کردن
گول زدن، غرغر کردن، گله کردن، ژکیدن