175 مدخل
rasp
static
groan
snarl
complainer, mumbler, nag, scold, yammerer
خندیدن، غرغر کردن
زمزمه کردن، غرغر
گریه کرد، غرغر کردن، غرولند کردن، جویده سخن گفتن، من من کردن
رشد کرد، غرغر کردن
دروغ گفتن، غرغر، من من، سخن زیر لب