chopدیکشنری انگلیسی به فارسیتکه کردن، گوشت با استخوان، ضربت، غذا، دهان، ضرب، ریز ریز کردن، بریدن، غذا خوردن، خرد کردن، جدا کردن، شکستن
gobsدیکشنری انگلیسی به فارسیگوب، مقدار بزرگ و زیاد، ملوان، خرخره، یک دهن غذا، تکه، تخته کف، کلوخه، دهان