indefeasibleدیکشنری انگلیسی به فارسیغیر قابل تحمل، لغو نکردنی، الغاء نشدنی، فسخ ناپذیر، برقرار، بطلان ناپذیر، از دست ندادنی
irrepealableدیکشنری انگلیسی به فارسیقابل جبران نیست، لغو نکردنی، غیر قابل الغاء، باطل نشدنی، فسخ نکردنی
avoidدیکشنری انگلیسی به فارسیاجتناب کردن، دوری کردن از، طفره رفتن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، الغاء کردن، عدول کردن