433 مدخل
bacchanalian, debauch, dissipation, dissoluteness
drunk
dissipate
roister
carousal
carouse
عصبانی نیستم
عیاشی، موج، میگساری عیاشی
اپیکورنیزم، فلسفه عیاشی و خوشگذرانی، فلسفه اپیکوری، منطق اپیکوری
جشن گرفتن، عیاشی کردن
roisters، عیاشی و شب زنده داری کردن
کارواش ها، عیاشی