178 مدخل
departure, exit, farewell, going, parting, outgoing, pullout
go, hop, leave, part, quit, step
depart
departed, gone
departee
غلظت، ناله و زاری، زوزه کشی
نابود کردن، زوزه کشیدن، جیغ کشیدن، با صدای بلند ناله و زاری کردن
دراز کشید، زوزه کشیدن، جیغ کشیدن، با صدای بلند ناله و زاری کردن
ululates، زوزه کشیدن، جیغ کشیدن، با صدای بلند ناله و زاری کردن
غلبه بر، زوزه کشیدن، جیغ کشیدن، با صدای بلند ناله و زاری کردن
عظیم
عظیم ترین
عظیم، کشته سرب، پروتوکسید زرد، سرب
عزیمت، خروج، عزیمت، حرکت، انحراف، کوچ، فراق، مرگ
عظیم بودن