معنی عمیق | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

عمیق

دیکشنری فارسی به انگلیسی

acute, deep, fathomless, recondite

جست‌وجوی هم‌آوا

آمیغ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

amalgam, intercourse, mix, mixture

جست‌وجوی مشابه

عمیق (بسیار)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

profound

عمیق (خواب)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sound

عمیق شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

deepen

عمیق کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

deepen

عمیق و پرطنین (رعد)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

boom

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

undress

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تقسیم کردن، جامه معمولی، عریان کردن، لباس کندن

undressing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لباسشویی، عریان کردن، لباس کندن

undramatical

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناپایدار

undrilled

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افتخار

updress

دیکشنری انگلیسی به فارسی

روزمرگی

جست‌وجوی متن

adeep

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عمیق

deep down

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عمیق

deiseal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عمیق

deepnesses

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عمیق

urbic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عمیق