19 مدخل
coolie, laborer, navvy, worker, workingman
workpeople
مزرعه، عمله، کارگر مزرعه، زارع
roustabouts، عمله ولگرد، کارگر اسکله یا بندر گاه
روستاوات، عمله ولگرد، کارگر اسکله یا بندر گاه
مزرعه دار، عمله، کارگر مزرعه، زارع
رئیس کوه، وردست سر عمله، مباشر کارگران