quadدیکشنری انگلیسی به فارسیچهارم، چهار گانه، چهار گوش، چهار قلو، قطعه سربی، سیم چهار لای بهم پیچیده عایق، زندانی کردن، در زندان افکندن
quadsدیکشنری انگلیسی به فارسیچهارگوشه، چهار گانه، چهار گوش، چهار قلو، قطعه سربی، سیم چهار لای بهم پیچیده عایق، زندانی کردن، در زندان افکندن