معنی عضو کلیسا | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

عضو کلیسا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

churchman

جست‌وجوی مشابه

عضو کلیسای اسقفی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Episcopalian

عضو کلیسای انگلیکان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Anglican, Anglo-Catholic

عضو کلیسای پرزبیتاری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Presbyterian

عضو کلیسای پروتستان باب تیست

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Baptist

عضو کلیسای کاتولیک

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Catholic

جست‌وجوی متن

church member

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عضو کلیسا

churchmen

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کلیسا، کشیش، نگهبان کلیسا، عضو کلیسا

churchman

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کلیسا، کشیش، نگهبان کلیسا، عضو کلیسا

catholics

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاتولیک ها، عضو کلیسای کاتولیک

clan member

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عضو قبیله