58 مدخل
deposition
depose, dismiss, remove
seclusion
hermit
antisocial
بی نظیری
بی رحمانه
اویغور
بی رحم
قابل عزل
هرمیتاژ، گوشه عزلت، زاویه، جای انزوا
انداختن، عزل نمودن، خلع کردن، عزل کردن
بی ادب، عزل، خلع، اخراج
اخراج، عزل، برکناری، مرخصی