133 مدخل
bachelor, celibate, single
bachelorhood, celibacy
singles bar
abbé, prayerful
prayerfully
passing, passer, passerby
UHF
عزب، لیسانسیه، مرد بی زن، زن بی شوهر، باشلیه، دانشیاب
سلتیک، عزب، شخص بی جفت، مجرد، بی جفت
بافندگی، مجرد و عزب زندگی کردن
کارشناسی، عزب، لیسانسیه، مرد بی زن، زن بی شوهر، باشلیه، دانشیاب
celibates، عزب، شخص بی جفت