135 مدخل
foreign exchange
land
breadth, broadness, spread, wideness, width
bound, for
southbound
outbound
inbound
go, head
اوپکویل
بالاخره
بالا بردن
upcloser
عجز، درماندگی، نا توانی، فروماندگی، بی لیاقتی
عازم شدن
عازم شدن، متوجه شدن
ورشکستگی، عجز از پرداخت دیون، اعسار، درماندگی