106 مدخل
animosity, animus, enmity, gall, grudge, hostility, ill will, venom
bad blood
feud
venomous
grudgingly
justice
نفرت انگیز، عداوت کردن
فریب خورده، عداوت کردن
خصومت، عداوت، ضدیت، عملیات خصمانه، ستیزگی
دشمنی، عداوت، عداوت کردن
دشمنی خون، کینه و عداوت خانوادگی، دشمنی دیرین