معنی ظهر رانتل | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

ظهر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

noonday, noontime, midday, noon

ظهر نویسی کردن چک بانکی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

endorse

ظهر هنگام

دیکشنری فارسی به انگلیسی

noontime

از ظهر تا غروب (محلی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

evening

هنگام ظهر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

noontime

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

zig-zag

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیگ زاگ، کج و معوج، منکسر کردن، دارای پیچ و خم کردن، جناغی، شکسته

zig

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیگ

ZiB

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ZiB

ZIP code

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کد پستی

zip by

دیکشنری انگلیسی به فارسی

zip توسط

جست‌وجوی متن

noontime

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ظهر، نیم روز، موقع ظهر

midday

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ظهر، نیم روز

noon

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ظهر، نیم روز، وسط روز

noons

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ظهر، نیم روز، وسط روز

twelve noon

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دوازده ظهر