19 مدخل
drunk
costermonger, hawker, huckster, peddler, vendor
huckster, peddle, vend
طلافیلد
طواف
ملاس طافي
تحویل داده شده، دوره گردی کردن، طوافی کردن
شلاق زدن، دوره گردی کردن، طوافی کردن