71 مدخل
bail, guarantee, guaranty, sponsorship, testimonial, warranty
guarantee, vouch, warrant
voucher, warrantor
voucher
bonds
ضمانت، کشش، عوارض یدک کشی، یدک کشی
ضمانت، ضامن، ضمانت کننده، کفیل
ضمانت نامه
ضمانت، جریمه، زیان، جریمه دادن، هدر کردن
ضمانت می شود، سخت کردن، پینه خورده کردن، بی حس کردن، پوست کلفت کردن