معنی ضریب بار | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

راهرو با تاق ضربی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

archway

گذر با تاق ضربی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

archway

با تاق ضربی پوشاندن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

vault

ضریب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

coefficient, factor, index

ضریب القا (برق)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

inductance

جست‌وجوی متن

pizzicato

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیتزیکاتو، با ضرب نوک انگشت یا ناخن

capriccios

دیکشنری انگلیسی به فارسی

capriccios، قطعه موسیقی ازاد با ضرب نشاط اور

capriccio

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاپریچو، قطعه موسیقی ازاد با ضرب نشاط اور

traumatized

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آسیب دیده، دچار روان زخم کردن، با ضرب و جرح مشروب ساختن

traumatizing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آسیب زدن، دچار روان زخم کردن، با ضرب و جرح مشروب ساختن