113 مدخل
lament, moan, ululation, wail
bawl, lament, ululate
خستگی، خاموشی، سکون، جزم، بی حرکتی، خموشی
خاموشی، ساکن، خاموش
سکوت، ارام کننده
qaimaqam
جادوگری
چطوری؟، ضجه، فریاد زدن، زوزه کشیدن، عزاداری کردن
yawls، ضجه
مرده است، ضجه و زاری کردن، تاسف خوردن، زاریدن، سوگواری کردن
یوال، ضجه
گول زدن، ضجه، ضجه و زاری کردن، تاسف خوردن، زاریدن، سوگواری کردن