معنی صورتگری | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

صورتگری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

portraiture

جست‌وجوی مشابه

صورتگری کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

paint

صورتگر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

painter, portraitist

صنعتگری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

craft, craftsmanship, skill

صورتی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pink

نسبتا صورتی رنگ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pinkish

جست‌وجوی متن

portraitist

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عکسبرداری، پیکر نگار، صورتگر

pinkeen

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صورتی

pinkish-purple

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صورتی بنفش

pink-tipped

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صورتی نازک

soigne

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صورتی