معنی صنع | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی هم‌آوا

ثنا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

praise

سنا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Senate

جست‌وجوی مشابه

صنعا (شهر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Sana

صنعت روستایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cottage industry

صنعت سینما (مجازی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

screen

صنعت کار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

artificer

صنعت گرایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

industrialism

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

waughted

دیکشنری انگلیسی به فارسی

طوطی

woundwort

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زخم

woundworth

دیکشنری انگلیسی به فارسی

woundworth

woundableness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زخمی شدن

wauregan

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wauregan

جست‌وجوی متن

industrial

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صنعتی، اهل صنعت، دارای صنایع بزرگ

industrys

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صنعت

computer industry

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صنعت کامپیوتر

sign industry

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صنعت امضا

service industry

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صنعت خدمات