160 مدخل
hygienic, sanitary, therapeutic
peace
pacific, pacifier
pacific, peaceable, peaceful
peaceful
عاقبت
WD
واد، نمد، کهنه، لایی، تودهکاه، توده، کپه کردن، لایی گذاشتن، فشردن
وود
دوشنبه، عروسی کردن با، بحباله نکاح در اوردن، گرفتن
صلح آمیز
صلح کنید
صلیب سرخ
صلیب سرخ، جهاد کردن