impassableدیکشنری انگلیسی به فارسیغیر قابل عبور است، صعب العبور، غیر قابل عبور، بی گدار، غیر قابل پذیرش
difficultدیکشنری انگلیسی به فارسیدشوار، مشکل، سخت، صعب، سخت گیر، معضل، غامض، ژرف، پر دردسر، گرفتگیر، پر اشکال، پر زحمت