معنی صاف کردن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

صاف کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

even, file, flatten, level, plane, render, smooth, straighten

جست‌وجوی مشابه

صاف کردن با تیشه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dub

صاف کردن با رنده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dub

صاف کردن با شن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sand

صاف کردن با کاغذ سنباده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sand

صاف کردن با ماله

دیکشنری فارسی به انگلیسی

trowel

جست‌وجوی متن

upshaft

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صاف کردن

topswarm

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صاف کردن

borning

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صاف کردن

smoot

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صاف کردن

sklent

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صاف کردن