معنی صافیة | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

صافی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

alembic, filter, flat, sieve, strainer

صافی آب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

serenity

صافی آسمان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

serenity

صافی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

filtrate, purify, refine, skim, strain

صوفیه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Sofia

جست‌وجوی متن

fleshiness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صافی

flatfishes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صافی ماهی، ماهی پهن

monasterially

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صوفیه

sapphist

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صافیست

sapiao

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صافیائو