صافدیکشنری فارسی به انگلیسیbroad, even, flat, horizontal, smooth, square, tall, upright, open, plumb, serene
whatدیکشنری انگلیسی به فارسیچی، چگونه، چه، کدام، هر چه، چقدر، چه نوع، چه اندازه، انچه، چه مقدار، حرف ربط
smoothenedدیکشنری انگلیسی به فارسیصاف، صاف کردن، صاف شدن، نرم شدن، صاف و صیقلی شدن، صافکاری کردن، رنده کردن