whiffsدیکشنری انگلیسی به فارسیفریاد می زند، نفخه، باد، بو، دود، وزش، پف، پرچم، دروغ در چیزی گفتن، وزاندن، دروغ گفتن، وزیدن، با صدای پف حرکت دادن
whiffedدیکشنری انگلیسی به فارسیشلاق زدن، دروغ در چیزی گفتن، وزاندن، دروغ گفتن، وزیدن، با صدای پف حرکت دادن