shelveدیکشنری انگلیسی به فارسیقفسه، تاقچه دار کردن، در قفسه گذاردن، قفسه دار کردن، کنار گذاردن، ببعد موکول کردن، شیب دار کردن یا شدن
slopeدیکشنری انگلیسی به فارسیشیب، سراشیبی، سرازیری، انحراف، زمین سراشیب، کجی، سرزیری، سرازیر کردن، سراشیب کردن، سرازیر شدن، شیب دار
rampدیکشنری انگلیسی به فارسیرمپ، سطح شیب دار، پلکان، سکوب سراشیب، پلهء سراشیب، پیچ، دست انداز، خشم، خزیدن، صعود کردن، بالا بردن یا پایین آوردن