شتابیدندیکشنری فارسی به انگلیسیaccelerate, gallop, hasten, hie, hurry, hurtle, post, quicken, rush, spur, streak, tear, trot
squeakingدیکشنری انگلیسی به فارسیسیگاری، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
squeakedدیکشنری انگلیسی به فارسیجیغ کشیدن، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
squeakدیکشنری انگلیسی به فارسیجیغ زدن، جیر جیر، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
squeaksدیکشنری انگلیسی به فارسیجادوگر، جیر جیر، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن